۴ نکته‌: به‌جامانده از هفته‌ی گذشته

نکات هفته: قسمت دوم

۱. امروز خبر آمد که یک ساختمان آلمینیومی هست در جوار پلاسکوی فقید که در آن موبایل و این چیز‌ها می‌فروشند یا تعمیر می‌کنند. گویا وضع آن هم خراب است به شکلی که عنقریب بریزد و داغ‌هایی بر دل‌ها بگذارد. گویا با کاسب‌های آنجا صحبت کرده‌اند که چند وقتی تخلیه کنید تا ما ساختمان را …

یک مجله، ۸ نکته: بُرش‌هایی از آخرین شماره‌ی مجله‌ی کرگدن

اولین بررسی مجله کرگدن

۱. در سرمقاله که از سردبیر مجله است و عنوانش «مردم مردم‌اند» مسئله‌ی خوب و مهمی پیش کشیده شده است و آن اینکه این مردمی که لقلقه‌ی زبان این و آنند و دیگران جابه‌جا از آن مایه می‌گذارند؛ اصلا چه کسانی هستند؟ سلطنت‌طلبند؟ حزب‌اللهی‌اند یا کافر حربی؟ لیبرالند یا توده‌ای؟ وقتی از مردم حرف می‌زنیم …

اول بسم‌الله: چرا اینجا هستم؟

چرا اینجا هستم؟

عنوان بالا فعلی با زمان «حال» دارد، اما جواب آن ابدا به زمان حال ربطی ندارد، همانطور که وضعیت فعلی من ربطی به اکنونم ندارد. من این وبلاگ را حیاط خلوتی برای نوشتن در نظر گرفته‌ام. حیاط خلوتی برای بازی کردن! بازی من خواندن و نوشتن است و آن را از کودکی آغاز کرده‌ام. این …

روزنوشته‌های علی حیدری

مانیفست علی حیدری

چند روی بود در گوشش موج دریا صدا می‌کرد. از این توهم آشفته نبود. برعکس این چند روز اخیر به شکل غیرمترقبه‌ای بسیار آرام به نظر می‌رسید. امشب باز پیچِ رادیو را بست. چشمانش به سه‌کنجی دیوار خیره بود. آرام آن‌ها را بست. لرزش‌هایی از یک کورسوی نور از لای پلک‌ها بر تخم چشمانش تلالو …