زمان لازم برای مطالعه: 1 دقیقه ژاپنیها از چه روشهایی برای افزایش طول عمر و زندگی شاد استفاده میکنند؟
زمان لازم برای مطالعه: 12 دقیقه در این معنا نمرهی یک درس به منزلهی شاخصی برای میزان یادگیری، تسلط و موفقیت و مهارت یک دانشآموز در آن درس است و نمرهیهای مختلف و سطوح آن، سطوح و نصابهای مختلف این شاخص را بازنمایی میکنند. خب در کنار دنبال کردن اهدافی در زندگی شخصی، افراد با توجه به تعهدات کاری خود نیز …
زمان لازم برای مطالعه: 56 دقیقه چرا این پست نوشته شد: پستی که در حال نگارش آن هستم در ابتدا چنین نبود. عنوانش هم چیز دیگری بود: «پاییز پدرسالار: مواظب باش قربانی بازی مرکب نشوی!» پستی بود الهام گرفته از مقایسهی فرضی بینندگان سریال پدرسالار با بازی محمدعلی کشاورز (طبعا منظور بازپخش سریال بود) با سریال کرهای بازی مرکب. مقایسهی عجیبی …
زمان لازم برای مطالعه: 1 دقیقه دنیای مجازی مناسب چه کسانی است؟ همیشه یک گپ بین شخصیت واقعی و مجازی افراد وجود دارد. بین مناسب بودن دنیای مجازی برای افراد و میزان بهرهمندی آنها از این دنیا با این گپ شخصیتی نوعی رابطه وجود دارد. یعنی هر چه میزان این گپ شخصیتی (اختلاف بین شخصیت واقعی و شخصیت مجازی افراد) بیشتر …
زمان لازم برای مطالعه: 1 دقیقه چه واکنشی باید در قبال تضییع حقوق کوچک نشان داد؟ مثلا جایی که یک همسایه ماشینش را در جایی نامناسب پارک میکند یا یک کاسب اندک پول باقیماندهی شما را نمیدهد؟ بر این قیاس: آیا یک تجاوز جنسی کوچک قابل بخشش است؟ به صرف اینکه کوچک است؟ نه! ماهیت تجاوز زشت است، همانطور که ماهیت …
زمان لازم برای مطالعه: 3 دقیقه ۱. امروز خبر آمد که یک ساختمان آلمینیومی هست در جوار پلاسکوی فقید که در آن موبایل و این چیزها میفروشند یا تعمیر میکنند. گویا وضع آن هم خراب است به شکلی که عنقریب بریزد و داغهایی بر دلها بگذارد. گویا با کاسبهای آنجا صحبت کردهاند که چند وقتی تخلیه کنید تا ما ساختمان را …
زمان لازم برای مطالعه: 6 دقیقه ۱. در سرمقاله که از سردبیر مجله است و عنوانش «مردم مردماند» مسئلهی خوب و مهمی پیش کشیده شده است و آن اینکه این مردمی که لقلقهی زبان این و آنند و دیگران جابهجا از آن مایه میگذارند؛ اصلا چه کسانی هستند؟ سلطنتطلبند؟ حزباللهیاند یا کافر حربی؟ لیبرالند یا تودهای؟ وقتی از مردم حرف میزنیم …
زمان لازم برای مطالعه: 2 دقیقه چند روی بود در گوشش موج دریا صدا میکرد. از این توهم آشفته نبود. برعکس این چند روز اخیر به شکل غیرمترقبهای بسیار آرام به نظر میرسید. امشب باز پیچِ رادیو را بست. چشمانش به سهکنجی دیوار خیره بود. آرام آنها را بست. لرزشهایی از یک کورسوی نور از لای پلکها بر تخم چشمانش تلالو …